دسته : معارف اسلامی
فرمت فایل : word
حجم فایل : 315 KB
تعداد صفحات : 302
بازدیدها : 292
برچسبها : دانلود تحقیق پیشینه تحقیق
مبلغ : 12000 تومان
خرید این فایلپایان نامه بنیاد گرایی اسلامی
طرح موضوع :
بنیادگرایی اسلامی نهضتی برخاسته از درون جوامع اسلامی و پاسخی دینی به بحرانها و آشفتگی های اجتماعی و سیاسی جوامع مسلمان بود . این جریان با پی بردن به فساد و بی عدالتی در جوامع اسلامی همواره در صدد اصلاح این جوامع بوده است وبا ارائه پیشنهادی مبتنی بر تمسك و بازگشت مجدد به اصول و مبانی اسلام در صدد بود راه درمان نابسامانیها و عقب ماندگی را در درون مذهب پیدا كند .
بنیادگرایی اسلامی با ویژگی ها و اهداف فوق همواره در طول تاریخ اسلام استمرار داشته و با پسرفت و پیشرفت هایی كه داشته است وارد قرون جدید (20 و 21 ) گردید .
بنیادگرایی در دوران جدید ، كه می توان شروع رسمی آن را از سید جمال الدین اسد آبادی دانست علاوه بر تعقیب اهداف پیشین كه مبنی بر اصلاح و مبارزه با فساد در جوامع اسلامی بود ، هدف و خواست تازه ای پیدا كرد : یعنی مبارزه با هجوم استعمار گران خارجی به سرزمین های اسلامی .این عامل از آن زمان تا كنون به صورت یكی از اهداف اصلی این جریان باقی مانده است . یا به عبارتی می توان گفت همین عامل نقش عمده ای در پیدایش و تداوم جریان بنیادگرایی اسلامی در دوران جدید داشته است .
لازم به ذكر است كه مسئله تهاجم غرب به سرزمینهای اسلامی از همان ابتدا با واكنش این جوامع روبرو بوده است اما این واكنشها بیشتر در شكل و قالب های غیر اسلامی صورت گرفته است . به ویژه از نیمه دوم قرن بیستم كه چارچوبهای ماركسیستی ، ملی گرایی و ناصریسم بیشتر در منطقه خاور میانه نفوذ داشتند و اسلام گرایی یا چارچوب مبارزاتی مبتنی بر عقاید اسلامی در حاشیه قرار داشت . اما به دنبال ناتوانی این مكاتب و ادامه گسترش نفوذ غرب در جوامع اسلامی گرایش روز افزونی به سمت جایگزینی دینی و طرحی اسلامی برای بسیج توده ها جهت مبارزه با هجوم گسترده غرب به وجود آمد و به دنبال آن اندیشه بنیادگرایی از اقبال فراوانی برخوردار شد كه نتیجه آن گسترش دامنه بنیادگرایی اسلامی در بیشتر سرزمینهای اسلامی به ویژه آن دسته كه گرفتار نابسامانیهای اجتماعی و سیاسی بیشتری بودند می باشد .
فراگیر شدن بنیادگرایی اسلامی از نیمه دوم قرن بیستم تا كنون به حدی بود كه عده ای از اندیشمندان را بر آن داشت تا گمان كنند بنیادگرایی اسلامی پدیده ای جدید و مربوط به قرن اخیر است و حتی عده ای نقطه شروع آن را از سال 1979 م و وقوع انقلاب اسلامی در ایران دانستند .
ضمن عقیده به اینكه تاریخ رسمی شروع بنیادگرایی اسلامی در قرون اخیر از سید جمال الدین بوده است اما بدون شك از آن زمان تا كنون تحولاتی رخ داده است كه هر كدام نقطه عطفی در جریان بنیادگرایی اسلامی به شمار می روند و به تنهایی می توانند سرآغاز فصل جدیدی در تحولات اسلامی به حساب آیند . مثلا در سال 1928 م تشكیل جنبش « اخوان المسلمین » توسط حسن البناء در مصر بنیادگرایی اسلامی برخاسته از سید جمال الدین و شاگردانش را كه تقریبا كم توان شده بود دوباره تقویت و چند گام جلو تر برد . اما اقدام حسن البناء نیز در مقایسه و رقابت با مكاتب فكری دیگر از جمله ناصریسم ، ناسیونالیسم و ماركسیسم و … كه در منطقه خاورمیانه رایج بود در حاشیه قرار گرفت ولی با شكست اعراب از اسرائیل در سال 1967 م و وقوع انقلاب اسلامی در سال 1979 م نه تنها بنیادگرایی اسلامی جانی دوباره گرفت بلكه از آن زمان تا كنون هیچ رقیب فكری دیگر توان مقابله با آن را پیدا نكرد و همیشه در در مركز تحولات سیاسی و اجتماعی منطقه قرار داشته است .
گذشته از سیر تحولات وتكوین بنیادگرایی اسلامی كه به اختصار اشاره شد باید افزود كه علی رغم تداوم تاریخی ، بنیادگرایی در هر دوره ای شكل و قالب خاصی داشته است و به تناسب زمان و مكان اهداف و خواسته های آن متفاوت بوده است . علاوه بر این در هر دوره ای احیاء گران به دنبال اهداف متفاوتی بوده اند ، عده ای خواهان تغییر جامعه و عده ای خواهان تغییر فرد و عده ای نیز خواهان تغییرات همه جانبه بوده اند . همچنین در راستای اجرای این اهداف عده ای موعظه و نصیحت و عده ای اسلحه را برگزیده اند .
این پیچیدگی و گستردگی اهداف و شیوه ها باعث اختلاف نظر های زیادی در مورد ماهیت و حتی تعریف و تشخیص بنیادگرایی اسلامی شده است . به گونه ای كه برای نام گذاردن بر حركت اسلام خواهی از اصطلاحاتی چون اسلامگرایی ، بنیادگرایی ، اسلام سیاسی و … استفاده كرده اند كه اگر چه از لحاظ گسترش دامنه واژه های معادل مفید می باشد اما از آنجا كه این اصطلاحات گاه تحت فشارهایی از جمله فرار از برچسب های ناروا به این جریان استخراج و به كار برده شده است لذا نه تنها تمایز های میان گروههای طرفدار این جریان را به خوبی نمایان نمی سازد بلكه بر ابهام و پیچیدگی درك پدیده بنیادگرایی اسلامی نیز افزوده است.
هر گاه برداشت اندیشمندان غربی از بنیاد گرایی اسلامی راكه اكثرا با مشاهده برخی جلوه های این جریان، -مثل اقدامات قهر آمیز و ضدیت با غرب-، بی درنگ آنها رامعادل و همسان با اصل و ماهیت بنیادگرایی اسلامی در نظر می گیرند اضافه كنیم متوجه می شویم كه انحرافات و سوء برداشت ها اعم از اینكه آگاهانه یا عامدانه باشد یا از روی ناآگاهی و شناخت كم، فهم پدیده بنیادگرایی اسلامی را بسیار مشكل زا كرده است . و از آنجا كه قضاوت های بعدی هم بر پایه این اطلاعات صورت می گیرد لذا مایه تحلیل ها و تفسیر هایی قرار می گیرد كه در آن هیچ مرزی میان تروریسم ، افراط گرایی ، خشونت طلبی و اسلام گرایی وجود ندارد.
بدین خاطر است كه حتی نظریه پردازی پیرامون علل ظهور و همچنین علت خشونت طلبی و به ویژه آمریكا ستیزی این گروهها نیز خلاف واقعیت است مثلا در مورد علت خشونت طلبی گروههای بنیادگرای اسلامی كه مركز ثقل تحقیق نیز می باشد ، عده ای آن را ناشی از ماهیت و ذات تفكر بنیادگرایانه ، یعنی مبانی اسلام می دانند ، عده ای دیگر نیز آن را ناشی از جاذبه های فرهنگ غربی و ناتوانی فرهنگ اسلامی و گروهی دیگر فقر و سرخوردگی را عامل اصلی ظهور و خشونت طلبی این گروهها می دانند . در حالی كه واقعیت این است كه مجموعه عوامل پیچیده ای دست در دست هم داده اند تا از شیوه های اقدام مختلف ( قهر آمیز ، فكری ـ فرهنگی و سیاسی ) شیوه قهر آمیز از اقبال زیادی برخوردار شود كه مجموعه این عوامل را می توان در دو دسته عوامل محیطی _ سیاسی و عوامل عقیدتی و ایدئولوژیك جای داد . ...
...
مقدمه بخش اول
در این بخش به دنبال ارائه تعاریفی برای شناخت سیاست خارجی و پی بردن به اهدافی هستیم كه در سیاست خارجی از جایگاه ویژه ای برخوردار می باشند. كه در این زمینه به خاطر جایگاه اساسی منافع ملی در سیاست خارجی ضمن ارائه تعاریفی از منافع ملی به دنبال قدمت و سوابق تاریخی آنچه امروزه تحت عنوان منافع ملی شناخته می شود می گردیم.
پس از روشن شدن مفهوم سیاست خارجی و اهداف آن و پی بردن به چیستی منافع ملی در مرحله بعد به سیاست خارجی آمریكا و منافع آن در خاورمیانه میپردازیم.
از آنجا كه برای درك بهتر سیاست خارجی آمریكا نیاز به آگاهی از چگونگی شكل گیری آن می باشد لذا عوامل مؤثر در شكل گیری سیاست خارجی آمریكا را در دو سطح داخلی (رسمی و غیررسمی ) و بین المللی مورد بحث و بررسی قرار می دهیم. در نهایت پس از شناخت سیاست خارجی آمریكا و چگونگی شكل گیری آن به اهداف و منافعی كه سیاست خارجی آمریكا در خاورمیانه تعقیب می كند اشاره می شود كه اهم آنها به شرح زیر است :
- حمایت از رژیم های محافظه كار
- حمایت از اسرائیل
- تضمین امنیت نفت
فصل اول
سیاست خارجی
گفتار اول: شناخت سیاست خارجی
الف ) تعریف و تبیین سیاست خارجی
شناخت سیاست خارجی هر كشوری یك پروسه علمی است و محتاج سالها تفكر، مشاهده مستقیم و تصحیح قضاوتهاست، مبحث سیاست خارجی به عنوان یكی از شاخه های بنیادی معرفت روابط بین الملل تكامل پیچیده ای را از سنت گرایی به رفتارگرایی و نهایتاً به فرا رفتارگرایی و ساختارگرایی در طی چند دهه گذشته پیموده است.اگر زمانی بحث سیاست خارجی به عملكرد سفرا، سخنرانیهای وزرای خارجه و تاریخ انعقاد قراردادها میان واحدهای سیاسی محدود می شد، هم اكنون به یك تخصص چند بعدی در زمینه های اقتصادی، بین المللی، فرهنگی و سیاسی تبدیل شده است. به دنبال تجزیه مفهومی و موضوعی این تخصص، شناخت روابط علت و معلولی میان دهها متغیر مربوط به سیاست خارجی از توصیف رویدادها و روش ژورنالیستی بیرون آمده و به سوی نظریه پردازی و تلفیق منطقی متغیرها سوق پیدا كرده است.(1)
با اینكه در یك نگاه كلی مفهوم سیاست خارجی در یك كشور مربوط به تدوین، اجرا و ارزیابی تصمیم گیریهایی است كه از دیدگاه خاص همان كشور جنبه برون مرزی دارد. (2) اما واقعیت این است كه در مقام تعریف از سیاست خارجی نیز همچون دیگر مفاهیم علوم اجتماعی تعاریف متعدد و مختلفی ارائه شده است . در فرهنگ لغت روابط بین الملل در تعریف سیاست خارجی آمده است:
« یك راهبرد یا جریان برنامه ریزی شده از تصمیمات اتخاذ شده توسط تصمیم گیرندگان یك دولت در تعامل با دیگر دولتها یا دیگر بازیگران بین المللی، با هدف بدست آوردن اهداف مشخص كه در چارچوب منافع ملی تعریف شده است».(3)
همچنین درباره سیاست خارجی تصور سنتی این است كه سیاست عبارت است از ارزیابی عقلایی بهترین وسایل دست یافتن به هدفها و مقاصد تعیین شده، رفع موانع و همچنین استفاده از فرصت های پیش آمده در محیط خارجی.(4)
در تعریف سیاست خارجی باید به دو نكته توجه داشت یكی اینكه اگر چه همه دولتها جهت دستیابی به اهداف مورد نظر خود دارای سیاست هایی هستند كه شامل سیاست های داخلی و خارجی می شود. اما تنها جهتی را كه یك دولت در ارتباط با محیط خارجی بر می گزیند و در آن سو از خود تحرك نشان می دهد و نیز شیوه نگرش آن به جامعه بین المللی را سیاست خارجی می گویند.(5) دیگر اینكه در تدوین و شكل گیری سیاست خارجی دولت ها نقش اصلی را به عهده دارند به عبارتی هر تعریفی از سیاست خارجی منوط به قائل شدن جایگاه والایی برای دولت ها می باشد.زیرا با وجود ظاهر شدن بازیگرانی متعدد در صحنه جهانی بازهم دولتها به عنوان ابتدایی ترین، اصلی ترین و مهمترین بازیگر روابط بین المللی شناخته می شوند. در واقع ساختارهای نظام های بین المللی بر مبنای نقش مركزی و محوری دولتها پی ریزی و بنیان گذاشته شده است بدین ترتیب است كه تنها به حضور دولتها در صحنه بین المللی و قابلیت تاثیر گذاری آنها بر روی تعاملات جهانی كه از طریق رفتار سیاسی برون مرزی آنهاصورت می گیرد سیاست خارجی می گویند. ...
...
فهرست:
|
1 . طرح موضوع |
1 |
|||||||||||||||||||
|
2 . سوال اصلی |
5 |
|||||||||||||||||||
|
3 . سوالات فرعی |
6 |
|||||||||||||||||||
|
4 . فرضیه تحقیق |
6 |
|||||||||||||||||||
|
5 . مفاهیم |
6 |
|||||||||||||||||||
|
6 . مفروضات |
8 |
|||||||||||||||||||
|
7 . اهمیت و علل انتخاب موضوع |
8 |
|||||||||||||||||||
|
8 . برسی متون و آثار |
11 |
|||||||||||||||||||
|
9 . اهداف پژوهش |
11 |
|||||||||||||||||||
|
10 . نقطه ثقل پژوهش |
11 |
|||||||||||||||||||
|
11 . روش تحقیق |
12 |
|||||||||||||||||||
|
12 . سازماندهی پژوهش |
12 |
|||||||||||||||||||
|
بخش اول:سیاست خارجی و سیاست خارجی ایالات متحده آمریكا |
||||||||||||||||||||
|
مقدمه بخش |
15 |
|||||||||||||||||||
|
فصل اول:سیاست خارجی |
16 |
|||||||||||||||||||
|
گفتار اول : شناخت سیاست خارجی |
16 |
|||||||||||||||||||
|
الف ) تعریف و تبیین سیاست خارجی |
16 |
|||||||||||||||||||
|
ب ) اهداف سیاست خارجی هدفهای اساسی یا اولیه هدفهای متوسط یا درجه دوم هدفهای جهانی یا دراز مدت |
19 20 20 21 |
|||||||||||||||||||
|
گفتار دوم: رابطه میان سیاست خارجی و منافع ملی الف ) تعریف و تبیین منافع ملی و جایگاه آن در سیاست خارجی ب ) قدمت و پیشینه كاربرد منافع ملی |
24 24 27 |
|||||||||||||||||||
|
|
|
|||||||||||||||||||
|
فصل دوم:سیاست خارجی ایالات متحده آمریكا در خاورمیانه |
29 |
|||||||||||||||||||
|
گفتار اول : حضور آمریكا در خاور میانهالف ) تاریخچه حضور آمریكا در منطقهب ) اهمیت خاورمیانه برای آمریكاج ) كمیت و پراكندگی جغرافیایی نیروهای آمریكایی در خاور میانه |
29 29 30 31 |
|||||||||||||||||||
|
گفتار دوم : اهداف ومنافع سیاست خارجی آمریكا در خاورمیانه الف ) جایگاه منافع ملی در سیاست خارجی آمریكا ب ) اهداف و منافع آمریكا در خاورمیانه |
36 36 38 |
|||||||||||||||||||
|
حفظ بقاء و امنیت اسرائیل |
40 |
|||||||||||||||||||
|
دسترسی به منابع نفت خاورمیانه |
44 |
|||||||||||||||||||
|
حمایت از دولتهای محافظه كار |
45 |
|||||||||||||||||||
|
گفتار سوم:تأثیر حوادث 11 سپتامبر بر سیاست خارجی آمریكا در خاورمیانه |
48 |
|||||||||||||||||||
|
منابع بخش اول |
50 |
|||||||||||||||||||
|
بخش دوم:بنیاد گرایی و بنیاد گرایی اسلامی |
||||||||||||||||||||
|
مقدمه بخش |
57 |
|||||||||||||||||||
|
فصل اول:تبار شناسی و ویژگی های بنیادگرایی |
58 |
|||||||||||||||||||
|
گفتاراول:بنیادگرایی |
58 |
|||||||||||||||||||
|
گفتار دوم:بنیادگرایی اسلامی |
59 |
|||||||||||||||||||
|
چیستی و تبار شناسی |
59 |
|||||||||||||||||||
|
تفاوت بنیادگرایی اسلامی با بنیادگرایی مسیحی |
62 |
|||||||||||||||||||
|
ویژگی های بنیادگرایی اسلامی |
63 |
|||||||||||||||||||
|
اهداف و خواسته های بنیادگرایان |
64 |
|||||||||||||||||||
|
نشانه های بنیادگرایی اسلامی |
66 |
|||||||||||||||||||
|
جاذبه های بنیادگرایی اسلامی به عنوان رقیب مكاتب دیگر |
67 |
|||||||||||||||||||
|
رویكرد بنیادگرایی اسلامی به سیاست وحكومت |
67 |
|||||||||||||||||||
|
گفتار سوم:غرب و استفاده ابزاری و تبلیغاتی از كاربرد اصطلاح بنیادگرایی اسلامی |
69 |
|||||||||||||||||||
|
گفتار چهارم:واكنش های نظری به كاربرد تبلیغاتی غرب از اصطلاح بنیادگرایی اسلامی |
71 |
|||||||||||||||||||
|
گفتار پنجم:پیشگامان بنیادگرایی و احیاء طلبی اسلامی |
77 |
|||||||||||||||||||
|
سید جمال الدین |
77 |
|||||||||||||||||||
|
محمد عبده |
79 |
|||||||||||||||||||
|
عبدالرحمن كواكبی |
80 |
|||||||||||||||||||
|
مودودی |
82 |
|||||||||||||||||||
|
سید قطب حسن البناء
|
82 83 |
|||||||||||||||||||
|
فصل دوم:نظریه پردازی پیرامون علل ظهور و ضد غربی بودن جنبشهای بنیادگرایی اسلامی |
84 |
|||||||||||||||||||
|
گفتار اول:علل ظهور جنبشهای بنیادگرا |
84 |
|||||||||||||||||||
|
نگرش شرق شناسان جدید |
86 |
|||||||||||||||||||
|
نگرش جهان سوم گرایی جدید |
87 |
|||||||||||||||||||
|
عكس العملی در برابر غربی شدن |
88 |
|||||||||||||||||||
|
نظریه مارتین مارتی و اسمارت |
89 |
|||||||||||||||||||
|
ظهور ایالات متحده |
89 |
|||||||||||||||||||
|
دیدگاه هرایردكمجیان |
90 |
|||||||||||||||||||
|
دیدگاه خورشید احمد |
90 |
|||||||||||||||||||
|
گفتار دوم:علل ضد غربی بودن جنبشهای اسلام گرا |
92 |
|||||||||||||||||||
|
نگرش شرق شناسان جدیدنگرش جهان سوم گرایی جدید |
93 94 |
|||||||||||||||||||
|
دیدگاه فرید زكریا |
95 |
|||||||||||||||||||
|
|
|
|||||||||||||||||||
|
فصل سوم:خشونت طلبی در جنبشهای بنیادگرای اسلامی :ماهیت،علل و انگیزه ها |
97 |
|||||||||||||||||||
|
گفتار اول:ماهیت اقدامات خشونت طلبانه در جنبشهای اسلامی،تروریستی یا شهادت طلبانه ،انتخابی یا استیصالی |
98
|
|||||||||||||||||||
|
گفتار دوم:عوامل و متغیرهای تسهیل كننده یا كنترل كننده خشونت طلبی در جنبشهای اسلام گرا |
104 |
|||||||||||||||||||
|
الف)متغیرهای تسهیل كننده توسل به خشونت |
105 |
|||||||||||||||||||
|
توجیهات ارزشی |
105 |
|||||||||||||||||||
|
سنت و سوابق تاریخی |
105 |
|||||||||||||||||||
|
اقتدار سازمانی و نهادی |
106 |
|||||||||||||||||||
|
سكولاریسم |
106 |
|||||||||||||||||||
|
سركوب و فشار |
106 |
|||||||||||||||||||
|
مداخله خارجی |
107 |
|||||||||||||||||||
|
ب ) متغیرهای كنترل كننده توسل به خشونت |
107 |
|||||||||||||||||||
|
1- اصلاحات و توسعه اقتصادی |
107 |
|||||||||||||||||||
|
2- سیاست وحدت گرایانه |
107 |
|||||||||||||||||||
|
3- مسله فلسطین |
108 |
|||||||||||||||||||
|
4- مشاركت سیاسی |
108 |
|||||||||||||||||||
|
منابع بخش دوم |
114 |
|||||||||||||||||||
|
|
|
|||||||||||||||||||
|
|
|
|||||||||||||||||||
بخش سوم:سیر تحولات بنیادگرایی اسلامی در خاورمیانه از 1979ـ2002: تشدید یا تضعیف |
|||||||||||||||||||||
مقدمه بخش |
123 |
||||||||||||||||||||
|
فصل اول:فراز و نشیب های بنیادگرایی اسلامی |
124 |
|||||||||||||||||||
|
گفتار اول : تحولات بنیادگرایی اسلامی قبل از 1979 |
124 |
|||||||||||||||||||
|
الف ) دوره آگاه شدن از چالشهای جدید |
127 |
|||||||||||||||||||
|
ب ) ارائه چارچوب ها ی بدیل |
127 |
|||||||||||||||||||
|
گفتار دوم؛تحولات بنیادگرایی اسلامی پس از 1979:نشانه ها و شاخص های تشدید |
128 |
|||||||||||||||||||
|
الف ) تعدد میزان تحولات بنیادگرایانه |
129 |
|||||||||||||||||||
|
انقلاب اسلامی در ایران |
129 |
|||||||||||||||||||
|
تسخیر مسجد بزرگ كعبه |
133 |
|||||||||||||||||||
|
حمله شوروی به افغانستان |
133 |
|||||||||||||||||||
|
ب ) اتخاذ مواضع تهاجمی به جای تدافعی |
135 |
|||||||||||||||||||
|
ج ) چرخش از اسلام میانه رو به اسلام مبارز د ) افزایش عملیات مسلحانه گروههای بنیادگرای اسلامی |
136 138 |
|||||||||||||||||||
|
هـ ) طرح دكترین دولت غیر سرزمینی و پیشقراولی بنیادگرایی سنی(وهابیت) |
139 |
|||||||||||||||||||
|
و ) واكنش غرب و اظهار نگرانی از بنیادگرایی اسلامی |
140 |
|||||||||||||||||||
|
گفتار سوم : تأثیر حوادث 11 سپتامبر بر بنیادگرایی اسلامی در خاورمیانه |
143 |
|||||||||||||||||||
|
فصل دوم:بنیادگرایی اسلامی در مصر و عربستان سعودی |
146 |
|||||||||||||||||||
|
گفتار اول:بنیادگرایی اسلامی و طیف های مختلف اسلام گرا در مصر |
146 |
|||||||||||||||||||
|
الف ) پیشینه بنیادگرایی اسلامی در مصر |
146 |
|||||||||||||||||||
|
ب ) جناح های اسلامی در مصر |
148 |
|||||||||||||||||||
|
1 ) اسلام دولتی (الازهر) |
148 |
|||||||||||||||||||
|
2 ) اسلام میانه رو(اخوان المسلمین) |
149 |
|||||||||||||||||||
|
علل و عوامل شكل گیری اخوان المسلمین |
151 |
|||||||||||||||||||
|
فعالیت های اولیه |
151 |
|||||||||||||||||||
|
شخصیت حسن البنا |
151 |
|||||||||||||||||||
|
مبانی فكری و اندیشهای اخوان المسلمین |
152 |
|||||||||||||||||||
|
اصول شش گانه اخوان المسلمین برای تحقق اهداف مورد نظر |
153 |
|||||||||||||||||||
|
استراتژی اخوان المسلمین برای دستیابی به اهداف |
153 |
|||||||||||||||||||
|
وجه تمایز اخوان المسلمین با سایر جنبشهای اسلامی |
154 |
|||||||||||||||||||
|
عوامل مؤثر در فراگیری اخوان المسلمین در مصر و خاورمیانه |
156 |
|||||||||||||||||||
|
3 ) جناح اسلام انقلابی |
157 |
|||||||||||||||||||
|
1 . جماعت اسلامی |
158 |
|||||||||||||||||||
|
2 . سازمان الجهاد |
158 |
|||||||||||||||||||
|
علل و چگونگی شكل گیری |
158 |
|||||||||||||||||||
|
تفكر و اندیشه حاكم |
159 |
|||||||||||||||||||
|
سازماندهی و ساختار درونی |
160 |
|||||||||||||||||||
|
شیوه عملكرد |
161 |
|||||||||||||||||||
|
الجهاد از مصر تا افغانستان |
161 |
|||||||||||||||||||
|
3 . منظمه التحریر الاسلامی |
162 |
|||||||||||||||||||
|
4 . جماعه المسلمین (التكفیر و الهجره) |
163 |
|||||||||||||||||||
|
سابقه و پیشینه |
163 |
|||||||||||||||||||
|
تفكر و اندیشه حاكم بر گروه |
163 |
|||||||||||||||||||
|
گفتار دوم:بنیادگرایی اسلامی در عربستان سعودی |
164 |
|||||||||||||||||||
|
الف ) ماهیت ، ریشه ها و تحولات بنیادگرایی در عربستانماهیت و ریشه های بنیادگرایی در عربستانتحولات بنیادگرایی در عربستان و ظهور نسل جدید بنیادگراب ) نقش بنیادگرایی اسلامی در تحولات اجتماعی و سیاسی عربستان1 ) مشروعیت زایی و عامل كشور سازی |
164
168 169 171 |
|||||||||||||||||||
|
2 ) مشروعیت زدایی و چالش برانگیزی |
171 |
|||||||||||||||||||
|
شورش جهیمان العطیبیظهور اسامه بن لادن و تشكیل سازمان القاعده ج )گروهها و جناحهای اسلام گرا در عربستان سعودی جناح مذهبی جناح تكنوكراتها منابع بخش سوم |
172 173 176 177 178 179 |
|||||||||||||||||||
بخش چهارم : سیاست خارجی ایالات متحده آمریكا در خاورمیانه و تأثیر آن بر بنیادگرایی اسلامی در مصر و عربستان سعودی |
|||||||||||||||||||||
مقدمه بخش |
187 |
||||||||||||||||||||
|
فصل اول:حمایت آمریكا از رژیم های غیر دموكراتیك و سركوبگر و تأثیر آن بر جریان بنیادگرایی اسلامی |
188 |
|||||||||||||||||||
|
گفتار اول:تعامل سیاست خارجی آمریكا و نظامهای سیاسی در خاورمیانه |
188 |
|||||||||||||||||||
|
الف) اولویت سیاست خارجی آمریكا در خاورمیانه:تشویق دموكراسی یا تعقیب منافع ملی |
188 |
|||||||||||||||||||
|
ب)نقش سیاست خارجی آمریكا در تداوم رژیم های غیر دموكراتیك |
191 |
|||||||||||||||||||
|
ج) علت حمایت آمریكا از رژیم های غیر دموكراتیك |
193 |
|||||||||||||||||||
|
ترس از روی كار آمدن اسلام گرایان |
193 |
|||||||||||||||||||
|
كمك به تحقق صلح خاورمیانه |
197 |
|||||||||||||||||||
|
سیاست حفظ وضع موجود |
198 |
|||||||||||||||||||
|
گفتار دوم: همسویی سیاست خارجی آمریكا با دولت مصر و تأثیر آن بر جریان بنیادگرایی اسلامی |
199 |
|||||||||||||||||||
|
گفتار سوم:همسویی سیاست خارجی آمریكا با دولت عربستان سعودی و تأثیر آن بر جریان بنیادگرایی اسلامی |
206 |
|||||||||||||||||||
|
فصل دوم:حضور نظامی مستقیم آمریكا در خاورمیانه و تأثیر آن بر جریان بنیادگرایی اسلامی |
211 |
|||||||||||||||||||
|
گفتار اول : پیامدهای سیاسی و فرهنگی حضور آمریكا در منطقه |
211 |
|||||||||||||||||||
|
گفتار دوم:واكنش گروههای بنیادگرا نسبت به حضور آمریكا در منطقه |
214 |
|||||||||||||||||||
|
الف) واكنش نظری ـ فقهی |
214 |
|||||||||||||||||||
|
ب) واكنش عملی (مبارزه جویانه) |
217 |
|||||||||||||||||||
|
ج) صدام گرایی |
218 |
|||||||||||||||||||
|
د) بن لادن گرایی و فراگیر شدن كیش بن لادنیزم |
219 |
|||||||||||||||||||
|
|
|
|||||||||||||||||||
|
فصل سوم:حمایت آمریكا از اسرائیل و تأثیر آن بر آمریكا ستیزی و رفتار گروههای بنیادگرا در خاورمیانه |
221 |
|||||||||||||||||||
|
گفتار اول: حمایت ایلات متحده آمریكا از اسرائیل |
221 |
|||||||||||||||||||
|
الف ) علت ، میزان و شیوه های حمایت آمریكا از اسرائیلعلت حمایت آمریكا از اسرائیل |
221 221 |
|||||||||||||||||||
|
میزان كمك های آمریكا به اسرائیل |
221 |
|||||||||||||||||||
|
شیوه ها و روشهای گوناگون حمایت آمریكا از اسرائیل |
222 |
|||||||||||||||||||
|
ب ) پیامدهای منفی حمایت آمریكا از اسرائیل برحل بحران فلسطین |
225 |
|||||||||||||||||||
|
تداوم بقاء و استمرار سلطه رژیم صهیونیستی |
225 |
|||||||||||||||||||
|
انعطاف ناپذیری رژیم صهیونیستی |
226 |
|||||||||||||||||||
|
استمرار عملیات شهرك سازی و ممانعت از تشكیل یك دولت فلسطینی |
227 |
|||||||||||||||||||
|
گفتار دوم: رابطه آمریكا با اسرائیل و تأثیر آن بر موضع گروههای بنیادگرا نسبت به آمریكا در مصر و عربستان سعودی |
229 |
|||||||||||||||||||
|
الف ) جایگاه مسئله فلسطین در اندیشه اسلام گرایان |
230 |
|||||||||||||||||||
|
ب ) نقش و تأثیر حمایت آمریكا از اسرائیل بر آمریكا ستیزی اسلام گرایان در مصر و عربستان سعودی |
231 |
|||||||||||||||||||
|
منابع بخش چهارم |
237 |
|||||||||||||||||||
|
نتیجه گیری |
245 |
|||||||||||||||||||
|
فهرست منابع |
272 |